گروه سیاسی مشرق - بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران همواره در معرض نفوذ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی نظام استکبار بوده و خواهد بود.
آنچه در موضوع نفوذ باید به آن توجه شود، ایجاد بسترها و روزنههای نفوذ است که در نمودار سینوسی دشمنی غرب با ایران، هرازگاهی به سمت بالا سوق پیدا میکند و بر اساس رفتارها و واقعیتها داخلی و گاهی اوقات خارجی، سبب ایجاد روزنه در جهت نفوذ و درنتیجه افزایش امید دشمن ایران اسلامی میشود، اتفاقی که فتنه گران در حوادث سال 88 به وجود آوردند، نمونه کاملی از افزایش امید دشمن در جهت نفوذ و به هم زدن وحدت ملی بود.
در کنار مباحث گسترده در جهت تبیین بسترها روزنههای نفوذ، یکی از راههای مقابله با دلخوشی دشمن، "صراحت انقلابی مسئولان در مقابله با دولتمردان غربی بهخصوص آمریکایی" است.
نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبنای ایدئولوژیکش، مقابله با استکبار را یکی از اصول خود میداند و همانطور که بنیانگذار این انقلاب فرمودند: ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفهمان که مبارزه با آمریکای جنایتکار است ادامه دهیم، فرزندانمان شهد پیروزی را خواهند چشید، ما دنبال این نیستیم که آمریکا برای ما کار بکند، ما آمریکا را زیر پا میگذاریم، همه گرفتاری که ما داریم از دست آمریکا داریم، همه مصیبت ما زیر سر آمریکاست و آمریکا شیطان بزرگ است.[1]
شواهد حاکی از آن است که برجام با تمام حواشیاش، چه تصویب بشود و چه نشود و چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، بستر مناسبی برای نفوذ آمریکایی در ابعاد مختلف شده است و در این بستر، نقش اقتدار دولتمردان فعلی جمهوری اسلامی ایران در مقابل نفوذ دشمن، بسیار تعیینکننده و مهم خواهد بود.
قاعدتاً نظام آمریکایی چه با اوباما و چه بدون اوباما، به دنبال مذاکره و توافق مستقیم با ایران است، توافقی که بوی هستهای نداشته باشد و آمریکا بتواند ادعا کند ایران در موضوعی بهغیراز هستهای وارد میز تعامل با آمریکا شده است.
از سوی دیگر، بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم و با شروع مذاکرات مستقیم در مسئله هستهای میان وزرای خارجه ایران و آمریکا، شواهد حاکی از آن است که هیئت آمریکایی (یاران اوباما) از یکسو و حامیان رابطه با آمریکا در داخل ایران، به دنبال ایجاد تعامل هرچند مصنوعی با ایران - آمریکا هستند و اقدام نابجای مکالمه تلفنی روحانی - اوباما در لحظات آخر بازگشت از نیویورک، شاهدی بر این مدعاست.
بر همین اساس "جان بولتون" سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل درباره اشتیاق اوباما برای دست دادن با روحانی میگوید: پیشبینی ما این است که باراک اوباما با حسن روحانی رئیسجمهور ایران دست بدهد. اوباما دوست دارد با رئیسجمهور ایران عکس بگیرد.
وی افزود: رئیسجمهور اوباما از مدتها پیش به دنبال عکس گرفتن با روحانی بوده است. سال گذشته رئیسجمهور اوباما از روی درماندگی با روحانی و زمانی که وی در راه رفتن به فرودگاه جی اف کندی و در راه بازگشت به ایران بود، تماس تلفنی برقرار کرد. به نظرم با توجه به امضای توافق اگر کاخ سفید در این رابطه کاری انجام ندهد مایه تعجب خواهد بود.[2]
حامیان اصلاحطلب حسن روحانی، بهطورقطع بر اساس تاکتیک "رحم اجارهای"، به دنبال استفاده ابزاری از دولت هستند و شکسته شدن تابوها و زیر سؤال رفتن اصول انقلاب اسلامی به بهانه تعامل و آشتی با جهان در شکل تعامل با آمریکا، یکی از راهبردهای جریان وابسته و حامی فتنه است، جریانی که بارها چه در تحصن مجلس ششم و چه در فتنه 88، درخواست کمک خود را به آمریکا و کنگره ایالاتمتحده مخابره کرد.
شواهد حاکی از آن است که این جریان بار دیگر و بعد از اتمام مذاکرات وین و تهیه متن برجام، دور سوم سفر رییسجمهور به نیویورک و سازمان ملل را بهترین فرصت برای عملی کردن ملاقات هرچند کوتاه اوباما - روحانی دانسته و بر همین اساس، اقدام به شایعهپراکنی و موج سازی در این جهت نمودهاند.
از سوی دیگر، اخبار حکایت از مخالفت قاطع روحانی برای تعامل دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران با مقامات آمریکایی دارد.
در همین راستا، خبرنگار سیاسی مشرق کسب اطلاع کرده است که رئیسجمهور در پاسخ به شایعات مطرحشده از سوی برخی روزنامههای اصلاحطلب مبنی بر احتمال دیدار و مصافحه وی با مقامات آمریکایی در سفر به نیویورک، با صراحت، اطمینان خاطر داده است که چنین اتفاقی هرگز نخواهد افتاد و هیچ نوع دیداری اعم از احوالپرسی و مصافحه و... حتی بهصورت گذرا بین مسؤولان ایرانی و آمریکایی در این سفر انجام نخواهد شد.
این در حالی است که این موضعگیری انقلابی و قاطعانه روحانی که دیروز در محافل اصلاحطلب نقل شده، ناخرسندی و خشم طیف تندرو اصلاحطلب را به دنبال داشته است.